سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گل نرجس
نوشته شده در تاریخ شنبه 89 اردیبهشت 11 توسط قاسم باقرنژاد | نظر بدهید
با دست‏هاى نیازمند و با سبدى پر از غنچه‏هاى انتظار به سوى خانه‏ات
مى‏آیم و خانه پوسیده را با صداقت دست‏هایم ویران مى‏کنم. بر روى عرشه
انتظار مى‏ایستم و کبوتران امید را که از محدوده غروب خورشید در افق
دوردست به سویم مى‏آیند مى‏بینم.
شب‏هاى درازى را بر روى دریاچه عشق
با درد انتظار سر مى‏کنم و هر شب با چشم تو، با گریه‏هایم، تو را یاد
مى‏کنم؛ و به اتفاق بوسه دیدار بر لب‏هاى پرطراوت عشق به خواب مى‏روم و سر
بر دامن پر مهر خاطره‏هایت مى‏گذارم و در خواب با خود به قلب این آسمان مه
گرفته انتظار رخنه مى‏کنم و به جستجوى حقیقتى وصف‏ناپذیر مى‏پردازم و در
ژرفاى خیالم دل امواج را مى‏شکافم و به دیدارت مى‏اندیشم.
دلم مى‏خواهد بنشینى و برایم لالایى انتظار را معنا کنى که با خیال تو،
این شب‏هاى پر از انتظار را نخوابیده‏ام. هنوز آرام آرام بر روى دریاچه
عشق شناورم و به سوى رؤیاى شیرین خانه‏ات که در سرزمین خواسته‏هاى دل است
مى‏آیم. دل من چنان به آسمان صاف خو گرفته است که بر قاب لحظه‏ها، عکس
امید دیدارت را مى‏گذارم و ... زخم‏هاى دلواپسى را با مرهم انتظار مى‏بندم
و عاشقانه به طراوت صدایت گوش مى‏دهم.
دلم مى‏خواست که توانایى معنا کردن واژه‏هاى عشق و محبت و انتظار را داشتم
تا مى‏توانستم در گذرگاه عشاق سایه‏هاى مضطرب و لرزان را پس بزنم و به
شیرینى خنده‏هایت پاسخى مملو از محبت بدهم. دیگر توان حسرت دیدارت را
ندارم. لبم از ترانه دیدارت مى‏سوزد و شانه‏هایم از سنگینى انتظار خم
شده‏اند.


مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.