سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گل نرجس
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91 اردیبهشت 25 توسط قاسم باقرنژاد | نظر بدهید

من مرغ همیشه در پروازم که از بیشه عشق پر گشوده ام ، به خیال دیدن روی تو بال زدن دشت ها، دریا ها وکوه ها را زیر پا نهاده ام واز دوری تو هر گوشه نغمه ای سروده ام.

چه حسرت ها دارم که در جاده ی عمر چه گلزارها بود که تو غنچه آن بودی و چه آسمان ها که تو ستاره آن وچه سراشیبهایی که بهر امتحان تو بود. اما من آگاهم که جز مسافتی کوتاه نپیموده ام برای یافتن تو. چه کوچه باغهای سعادت سر راهم بود ولی دامانم خالیست هنوز.

مرا از میان تاریکی هایی که در چشمانم به رقص بودن برگنج های توفیق  پای نهادی

هر روز در بوستان عبادت گلی به امید دیدارت می کارم و هر لحظه از شوق دیدارت باغ هایی در منظرم تجلی پیدا می کند و تنها یک امید دارم ، که اگر من تیره ام ، تو منیری و اگر من شرمنده ام تو عذر پذیری.

هر شب به یادت پنجره دلم بر روی ستاره های چشمک زن تنهایی بازی شود وطنین بشارت آمدنت جان خسته ی مرا آرام می کند.

و باز لک لک های مهاجر قصه ی هجرتت را هر شب در گوش من لالایی می خوانند.

آه مولا ... تاب این کوه غم و تنهایی را ندادم ، خود را فریب می دهم که اگر من می گریم توی خندی ... من با غروب خورشید می گریم و تو با طلوع آن می خندی.

می دانم یه روز همه صدای خنده ات را خواهند فهمید وگریه ی من تمام خواهد شد.




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.