قابلیت تنفس و زندگى در حضور تو را از دست دادند، بر جان هر فرزانهاى
آتشى در افتاد که همه وجودش را خاکستر کرد. همچنان که امروزه روز، نیز،
پروانههاى دلسوخته عشق تو، گرداگرد شمع یاد و نام تو مىچرخند و بر زبان
همه عاشقان، نام تو مىدرخشد اى مولا!
اى کاش، پیشینیان مىدانستند که
در حضور تو چگونه باید باشند، تا ما را به غیبت رویت مبتلا نکنند! و اى
کاش ما بتوانیم عوامل بازدارنده ظهورت را بازشناسیم و با زدودن آنها، دست
به کارى بیازیم که خداوند دانا، به ما لیاقت دیدارت را اى مولا، عنایت
فرماید.
اى گل پنهان! عطر و رنگ و طراوت والایى تو، همچنان از پسِ پرده، ما را
مىنوازد و خشنود مىسازد و ما ضمن تلاش براى جستجو و دستیابى به صلاحیتى
که به منظور بهرهورى از حضورت لازم است، پیوسته دستى بر آسمان مىگشاییم
و از پروردگارمان مىخواهیم که وجود مقدس تو را در کمال سلامت و استوارى،
براى پراکندن رایحه والاى ولایت، در این دیار آفتابخیز، پایدار فرماید و
دلها و دیدههاى ما، هر چه زودتر به شرف دیدار دلدار نایل آید و شفا یابد.