حضرت رسول اکرم(ص):
«الیمینُ الکاذِبةُ منفعةُ للسّلعةِ ممحقة للکسب؛
سوگند دروغ براى جلب مشترى مؤثر است اما برکت را از کسب و کار مىبرد.»(1)
خداوند در اعطاى رزق و روزى به بندگان خویش بخل نمىورزد و خسّت به خرج
نمىدهد اگر خداوند بخواهد با وسعت روزى، بندهاى را غرق رحمت کند و یا
بنده دیگرى را با تنگدستى به زحمت بیندازد، هیچ کس با هیچ وسیله و ترفند و
بهانهاى نمىتواند مانع تحقق اراده خداوند شود، مگر آنکه به آستان لطف
خداوند روى آورد و با دعا براى رفع تنگدستى خویش، گشایش و فرج بطلبد و یا
با شکرگزارى، بر نعمت خویش بیفزاید.
حضرت حق، بندهاى را که در معامله با خلق خدا به دغلبازى روى مىآورد و
با دروغ و زبانبازى بازارگرمى مىکند و سر آنها را کلاه مىگذارد و آنان
را به زحمت و خسران دچار مىسازد، از رحمت و برکت خویش محروم مىسازد.
زیرا که وى از مسیر مستقیم هدایت، به بیراهه رفته و مهار معیشتى خود را به
دست شیطان سپرده است، پس باید وسعت روزىاش را هم از شیطان رانده شده،
بطلبد!
شاید با سوگند دروغ و فریبکارى، به سود بیشترى در کسب و تجارت دست یافت،
اما این رزق به سبب شکستن حرمت نام اقدس الهى و زیان وارد کردن به بندگان
خدا، مورد غضب حضرت حق واقع شده است و نمىتواند براى صاحب خویش برکتى
داشته باشد و خوشى به همراه بیاورد.
مگر ندیدهاید که در بسیارى از اوقات، آدمى قبل از آنکه از مال خویش
بهرهاى ببرد و خیرى ببیند، آن را از دست مىدهد. چه سود از آن همه تلاش
بیهوده و آلوده به کارهاى حرام!
انسان هر طور که با مردم معامله مىکند، باید انتظار همان شیوه را از
خداوند در باره اعمالش داشته باشد. اگر در کسب و کار خویش جانب انصاف را
رعایت مىکند و چراغ دخل خویش را با امید به خدا روشن مىکند، حضرت کبریا
نیز از جایى که گمان نمىبرد، او را روزى مىبخشد و اگر در تجارت و معامله
خویش به دروغ متوسل مىشود و طمع مىورزد و حرص پیشه مىکند. خداوند نیز
برکت را از کسب و کارش مىبرد و او را دچار نقصان در مال و ضرر و زیان
مىکند.
پی نوشت : 1) کنزالعمال، 46381
به رقص مىآید، کاغذ مست و حیران مىشود، حبابهاى چشمم شفاف و جارى
مىشوند، نمىدانم چه سرّى در نام مقدست وجود دارد که هر وقت نامت را صدا
مىکنم دلم آرام مىگیرد.
هر وقت نامت را بر روى کاغذ حک مىکنم و از
تو مىنویسم وجودم و قلمم و کاغذم همه و همه به وجد مىآییم، اما بعد از
چند لحظهاى مىبینم قلم مىلرزد و مىایستد و اشک مىریزد که باز هم
انتظار، و بوى گریه در وجود همه ما مىپیچد و باز همان سکوت همیشگى.
مولایم! رخ نما که دلتنگ روى دلارا و روشنى افزایت هستیم تا که بیایى و همه جا را روشن کنى.
اى باران رحمت الهى! پرده از چهره بردار و بیا که زمین خشکیده نیازمند باران لطف الهى توست.
اى اقیانوس سخاوت! پا در رکاب کن و سفرههاى فقر آرامش را، پر از مهر و صلح و دوستى کن و آنها را در دریاى عشق خود شناور کن.
اى مهروى فاطمه! اى نگین انگشترى زهراى اطهر! قدمى به سوى ما بنه و جهان
را به زیر قدوم مقدس خود آرامش ببخش و آن را در آغوش خود مأوا ده.
مهدیا! هنوز به انتظارت هستیم تا که آن روز فرا رسد و جمال بىمثالت را ببینم.
خوشا به حال خیابانهایى که عطر عدالت تو را حس مىکنند و لبریز از وجود
مقدس تو مىشوند، به همه آنها غبطه مىخوریم که سعادت دیدن روى دلاراى تو
را خواهند داشت و چشمهایشان بىواسطه به تماشاى تو خواهد ایستاد.